درس پنجم فارسی دوم دبستان (کلمات هم معنی و متضاد)
درس پنجم فارسی دوم دبستان : کلمات هم معنی و مخالف درس چوپان درست کار به صورت نوشتاری و تصویری
قسمتی از متن درس : چوپان درستکار
روزی بود و روزگاری. مردی بود که گوسفندان زیادی داشت .
او آدم درست کاری نبود. امّا چوپانی داشت که از گوسفند های او نگه داری می کرد.
مرد درست کار و راست گویی بود. چوپان هر روز شیر گوسفندان را می دوشید
و به خانه ی صاحب گوسفندها میبرد.
او هم آب در آن می ریخت و شیر را دو برابر میکرد و به مردم می فروخت.
چوپان هر بار او را نصیحت می کرد و می گفت: « این کار درست نیست.»
امّا او به حرف های چوپان گوش نمیداد و لبخند می زد و می گفت:
« تو چوپانی ات را بکن و مزدت را بگیر ! »
یک روز که چوپان گوسفندان را به چَرا بُرد، باران شدیدی شروع به باریدن کرد و سیل بزرگی به راه افتاد.
چوپان برای نجات خود ، بالای درختی رفت امّا سیل همه ی گوسفندان را با خود بُرد .
چوپان نتوانست هیچ کاری بکند. ناچار پیش صاحب گوسفندان رفت و گفت : «سیل گوسفندهای تو را بُرد.»
هم معنی (مترادف)
درس چوپان درست کار
زیاد = خیلی ، بسیار، افزون، انبوه، سرشار، فراوان
مزد = اجرت، پاداش، دسترنج، کارمزد
نصیحت = پند ، اندرز
حرف = سخن
لبخند = تبسم، خنده
نجات = رهایی ، آزادی، رستگاری
ناچار = به اجبار، ناگزیر
فکر = اندیشه، پندار، تأمل، تعقل، تفکر
سیل= باران شدید
شروع = آغاز، ابتدا، اوایل، بدو، مقدمه
صاحب = مالک
وانگهی = ازاین گذشته، بعلاوه
چرا = علف خوردن حیوانات
ناگهان = بناگاه، بی خبر، یک دفعه
متضاد (مخالف)
درس چوپان درست کار
راست گو ≠ دروغ گو
بالا ≠ پایین
می فروخت ≠می خرید
شدید ≠ خفیف، آرام
شروع ≠ ختم
صاحب ≠ خادم ، نوکر